* یکی از نکات مهمی که منجر به درستنویسی و زیبایی متن پیاده شده میگردد، رعایت فاصله، عدم فاصله و نیمفاصله در عبارات است. در ادامه تلاش میشود، این قواعد مربوط به این نکته، به صورت گزیده، بیان گردد:
الف) لزوم رعایت فاصله:
*مهمترین مصادیق این قاعده چنین است:
میان واژگان کاملا مستقل همانند: «این مطلب را میتوان در کتابهای حدیثی یافت».
میان جملات کاملا مستقل همانند: «او به سوی کلاس رفت. در آنجا، بیش از هر چیز، به فکر اخلاص بود».
میان علائم ویراشی همچون نقطهی پایان جمله (.)، دو نقطه (:)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛) علامت پرسشی (؟)، علامت تعجب (!) و ... و واژهی پس از این موارد همانند:
«نمازش را خواند. در آن روز ...»؛
«نمازش را خواند، به ساعتش نگاه کرد و ...»؛
«امام فرمود: فراوان به یاد از میان برندهی لذتها باشید»؛
«امکان گناه در ماه مبارک رمضان کمتر است؛ زیرا در این ماه شیاطین را به بند میکشند»؛
«آیا قرار است همیشه در زمین بمانیم؟ کاش میشد بیشتر فکر میکردیم»؛
«چه حرف عجیبی زده است! باید بیشتر دقت میکرد».
میان علامت فاصله (-) با واژگان پیش و پس از آن همانند: «در این زمینه - که پیشتر توضیح داده شد - باید دقت بیشتری نمود».
علامتهای گیومه «»، پرانتز () و کروشه [] به واژگانی که میان این دو نوشته میشود، میچسبند اما با واژگان بیرون از خود، فاصلهی کامل دارند همانند:
«برای فهم این مطلب باید دقت بیشتری در واژهی «الانسان» نمود».
«امام خمینی (درگذشته به سال 1367 ش) گفته است».
«او [آیت الله بهجت] اهل ریا نبود».
میان اعدادی که برای شمارش و بیان ترتیب نوشته میشوند – چه در متن اصلی و چه در پاورقی – و واژهی پس از آن همانند:
«1- قاعدهی شمارهی یک این آییننامه چنین است».
«1. شیخ طوسی، تهذیب، ج 1، ص 5».
ب) لزوم عدم فاصله:
میان حروف تشکیل دهندهی یک کلمه؛
میان علائم ویراشی همچون نقطهی پایان جمله (.)، دو نقطه (:)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛) علامت پرسشی (؟)، علامت تعجب (!) و ... و واژهی پیش از این موارد همانند:
«نمازش را خواند. در آن روز ...»؛
«نمازش را خواند، به ساعتش نگاه کرد و ...»؛
«امام فرمود: فراوان به یاد از میان برندهی لذتها باشید»؛
«امکان گناه در ماه مبارک رمضان کمتر است؛ زیرا در این ماه شیاطین را به بند میکشند»؛
«آیا باید برویم؟ کاش میشد بیشتر بمانیم»؛
«چه حرف عجیبی زده است! باید بیشتر دقت میکرد».
علامتهای گیومه «»، پرانتز () و کروشه [] به واژگانی که میان این دو نوشته میشود، میچسبند.
ج) موارد لزوم رعایت نیمفاصله:
یکی از قواعدی که اشتباهات فراوانی در تایپ و نگارش آن به چشم میخورد، رعایت «نیمفاصله» است. مهمترین مواردی که بایستی در آن «نیمفاصله» رعایت گردد، چنین است:
همهی واژگانی که پس از شناسهی مضارع «می» یا «نمی» نوشته میشوند؛ همانند: میگفت – میگویند – مینویسد – میآید - نمیخواند – نمیداند و ...؛
در هنگام به کار بردن ادات جمع «ها»؛ همانند: آنها – اینها – درسها – آیهها – سورهها و ...؛
قبل از پسوندهای صفات تفضیلی «تر» و صفات عالی «ترین»؛ همانند: «مناسبتر»، «بزرگترین»؛
در کلمات دو بخشی (مرکب) غیر مستقل؛ همانند: «اینطور»، «آنطور»، «همینطور»، «همانطور»، «اینجا»، «آنجا»، «اینکه»، «آنکه»، «اینچنین»، «اینچنان»، «آنچنان»، «یکدیگر»، «همدیگر»، «نرمافزار»، «درسگفتار»، «شگرکزار»، «نمازگزار»، «دانشآموز»، «خانهنشین»، «آیندهپژوهی»، «مرگآسا»، «لالهگون»، «بهشتروی» و ...
در فعلهای دوبخشی (مرکب) همانند: «اجراکردن»، «حدسزدن»، «گمکردن»، «زودخوردن» و ...؛
در برخی از ادات ملکی همچون: «مان» همانند: «دستمان»، «سخنمان» و «شان» همانند: «دستشان»، «سخنشان» و «تان» همانند: «دستتان»، «سخنتان»؛
در ادات ملکی «ام»، «ات»، «اش» در صورتی که پیش از آن (ـه) یا (ی) وجود دارد: «خانهام»، «خانهات»، «خانهاش»، «کشتیام»، «کشتیات»، «کشتیاش»؛
در مواردی که «ای» پس از «ـه» میآید؛ همانند: «صفحهای»، «گفتهای»، «نکتهای» و ...؛
در بسیاری از مواردی که «ام»، «ایم»، «ای»، «اید» و «اند» پس از فعل به کار میرود (ادات ماضی نقلی)؛ همانند: «گفتهام»، «گفتهای»، «گفتهاید»، «گفتهایم»، «گفتهاید» و «گفتهاند»؛
در پایان کلماتی که (ـه) آمده و اضافه میشود؛ در این موارد میان مضاف و مضاف الیه، «ی» قرار میگیرد. همانند: «همهی مردم»، «صفحهی هفتاد»، «سابقهی دیرین» و ...؛
در برخی از اسمها و کنیههای ترکیبی؛ همانند: عبداللّه، عبدالرحمن، ابوطالب، عبدالمطلب، محمدحسین، حمزهعلی، ابنکثیر، ابنناظم و ...؛
در برخی از ترکیبهای اضافی؛ همچون: «اهلبیت»، «اهلسنت»، «اهلبدعت»؛
میان «ای» نکره و واژهی پیش از آن همچون: «خانهای»، «پروژهای»؛
در هنگام نوشتن مخفف کلمات بیگانه همچون: «بیبیسی»، «آیسییو».
* همه نقل قولهای مستقیم - چه در متن و چه در پاورقی - بایستی میان علامت «» قرار گیرد و شمارهی رفرنس، پس از آن به صورت عدد کوچک و در بالا قرار میگیرد. برای نمونه گفته میشود:
خداوند متعال در این آیه میفرماید: «ذلک الکتاب لا ریب فیه»1.
علامهی طباطبایی در لحظات پایانی عمر خویش فرموده است: «مراقبه، مراقبه، مراقبه».
* در هنگام تایپ متن، موارد خاص و نیز مواردی که یک کلمه یا جمله به صورت خاص مورد توجه قرار میگیرد، بایستی میان دو گیومه قرار گیرد. برای نمونه هنگامی که صحبت از یک واژه یا حرف خاص است، بایستی این قاعده رعایت شود:
در این آیه، واژهی «بینات» آمده است که ...
با رجوع به لغت، معلوم میشود که معنای واژهی «حاجب» چنین است.
خداوند متعال در سورهی حمد، حرف «فاء» را به کار نبرده است.
در جملهی «أکثروا من ذکر هادم اللذات» مسالهی مهمی بیان شده است.
* یکی از ادات نگارشی پرکاربرد در زبان فارسی، نقطه – ویرگول (؛) است و لکن در موارد متعددی دیده میشود که در جای درست استفاده نمیگردد. مهمترین موارد استفاده از این ادات، به شرح زیر است:
- پیش از جملهای که برای توضیح جمله پشین آمده است (پیش از جملهی تعلیلی) و پیش از عبارتهای:
«یعنی، مانند، مثلاً، زیرا، اما، بنابراین، در نتیجه، از این رو، در این صورت، چنانکه، با وجود این، با این حال، با این همه، برای نمونه، در مثل، به فرض و همانطور که و ...»
«پیش از سخن گفتن باید اندیشه نمود؛ زیرا سخن بیبهره از اندیشه، پشیمانی به بار میآورد»
«حوزه تاریخ پرفراز و روشنی دارد؛ برای نمونه علامهی بحرالعلوم و مقدس اردبیلی در این محیط تربیت یافتها»
- در هنگام برشمردن و تفکیک اجزای مختلف وابسته به یک حکم کلی به شکل فهرست، دستهبندی و شمارهبندی:
«اصول دین پنج مورد است: توحید؛ نبوت؛ معاد؛ عدل؛ امامت».
«مهمترین آثار سعدی چنین است: بوستان؛ گلستان».
«اهداف ما از طلبگی چنین است:
الف: شناخت خداوند متعال؛
ب: شناخت حجتهای الهی؛
ج: شناخت وظایف دنیوی و اخروی؛
د: عمل به وظایف و حرکت به سوی کمال؛
ه: دفاع از دین؛
ح: آشنا ساختن مردم با اسلام و مذهب اهلبیت علیهم السلام».
- برای جدا کردن عبارتها یا جملههای شرطی که درون آنها ویرگولهای متعدد به کار رفته باشد، به جای ویرگول برای تمایز، از نقطه ویرگول استفاده میشود:
«اگر طلبه نتواند وظایف خود را که همان تهذیب نفس، اخلاص، زهد و پرهیز از دنیاگرایی، ایثار و خدمت به دین، اخلاق نیکو و رابطهی خوب با مردم و مسایلی از این قبیل است، به خوبی انجام دهد؛ مردم اعتماد خود را به او از دست میدهند و سخنانش کارگر نمیافتد».
- به جای نقطه، پیش از جملهای تکمیلی که به دنبال جمله قبلی آمده باشد؛ اما معنای جمله قبلی به خودی خود نیز کامل باشد:
«بسیار پیش میآید که برخی از جملهها، با جملهی بعد از خود کامل میشوند؛ این بدین معنا نیست که جملهی قبلی ناقص است».
- هرگاه بین اجزای مختلف یک جمله، ویرگولهای متعدد به کار رفته باشد، «نقطه ویرگول» برای جدا کردن مجموعهی آن قسمتها از یکدیگر به کار میرود:
«محمد، علی، فاطمه و حسن؛ ابوبکر، عایشه، خالد و سالم را نفرین کردند».
- میان دو جمله ساده که از نظر مفهومی با هم تناقض دارند، به جای حرف ربط، نقطه ویرگول قرار میگیرد:
«مال از بهر آسایش عمر است؛ نه عمر از بهر گردآوردن مال».
* کاربرد پرانتز:
- در هنگام بیان معادل یک اصطلاح یا واژه در زبانی دیگر و یا مترادف آن در همان زبان:
«بالگرد (هلیکوبتر) یکی از وسایل نظامی مهم است».
«گیتی (جهان) برای تدبر و اندیشه آفریده شده است».
- در هنگام نام قدیمی یک شهر، شهرت یک فرد و یا نام کامل یا لقب یک شخص:
«احمد بن محمدعلی نجفی (مقدس اردبیلی) نشان داد که یک طلبه میتواند بازتابی از چهرهی نورانی پیامبران باشد».
«حریز بن عبدالله در سیستان (سجستان) با خوارج به نبرد پرداخت».
- برای قراردادن جملات معترضه که حذف آن هیچ خللی به جمله وارد نمیسازد:
«دکتر شریعتی که، پیش از مرگش از مرحوم محمدرضا حکیمی خواسته بود که آثارش را اصلاح نماید (اما ایشان هیچوقت دست به اصلاح آثارش نزد) یکی از نویسندگان تاثیرگذار بر جوانان انقلابی بود».
نکته: با توجه به مطلب بالا، بهتر است که عبارتهایی همچون: «صلّی اللّه علیه و آله» و «علیه السلام» میان پرانتز قرار نگیرند؛ زیرا بدان معنا خواهد بود که بود و نبود آن تاثیری در متن ندارد.
* موارد استفاده از کروشه ([]):
- در مواردی که توسط مصحح، مترجم و ... به متن نویسندهی اصلی افزوده میشود:
«وی [مرحوم آیت الله بهجت] از نوجوانی مراقبهای بسیار قوی داشت».
«ابوعلی سینا در این زمینه [پزشکی] کتابهای سودمندی دارد».
- جلوگیری از به کار بردن دو پرانتز در داخل یکدیگر:
«با یادگیری کاربردهای علائم نگارشی و نحوه استفاده درست از این علائم، تصحیح املای کلمات و ویرایش فنی (پاراگرافبندی [بندنویسی]،سجاوندی [نشانهگذاری] و رسمالخط [دستور خط]) بسیار سادهتر خواهد شد».